شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
در خرابه دختری نشسته گریه میکند دلشکسته، دست بسته، خسته گریه میکند باز، این چه شورش است دشت را که بعد تو کـوه هم نماز را نـشـسته گریه میکند تـاب دیـدن کـبـودی دوباره را نداشت آسـمان که با دل شکـسته گریه میکند این میان دل من است شرمگین و روسیاه در عزای بیعتی که بسته گریه میکند! تازیـانهها غـلاف میشود، زنی هنوز بر مزار کودکی نشـسـته گریه میکند |